Tragic Epic
دوستی ارجمند و عزیز ویدئوی پیوست را برایم فرستاده اند. زیبایی اش موجبی است برای آنکه دیگران را سهیم کنم در حظّی که بایست؛ :اما پیش از آن نکانی به نظرم رسید که می خوانید
بداهه ای نخستین و ناسُفته از باب مقدمه
برخی آثار موسیقی و نیز ادبی هستند، یا به دیگر سخن، نوعی از هنر هست که همزمان تراژدی و حماسه است. من داستان رستم و سهراب را همچون نبردهای تروا و بخشهای اصلیِ اُدیسه، همچون طراحی های اصلی داوینچی، همچون مجسمه های رُدَن، همچون برخی از اشعار حافظ که همزمان ابراز تمنّا و نمایش قدرت اند، همچون "پدر خوانده" فرانسیس کاپولا و ماریو پوزو یا "زنگها برای که به صدا در می آیند" همینگوِی و بسی دیگر از آثار ماندگار هنری را، از این دست می دانم و بر این گمانم که اساساً آنچه نزد بسیاری کسان و بسیاری ادیان "سرنوشت"* خوانده می شود نیز، همین شرایط را بیان می کند؛
!درونوَندیِ تراژدی و حماسه را
حضورِ نوع ما، به عنوان نوعی برخوردار از حدّی از آگاهی بر این سیّاره، در طول تاریخِ آگاهی و در طولِ تاریخِ آگاهی مان به آگاه بودنِ خود، در چند هزار سال گذشته، همواره در تراکم نامعیّنی از شکست و پیروزی -چه در رویارویی با طبیعتِ درون و بیرون خودمان و چه در مصاف با دیگر همنوعان مان- در تداوم نامعلومی از ساختار اخلاقیِ بَدکُنشی و نیک مَنشی در واقعیّتِ جاری جوامع، در احساسِ دوگانه ای از آنچه در باورهای دینی، خوف و رجاء نامیده می شود، در امتدادی نامشخّص از سیالیّت حجیمی از "بارِ هستی"** و در نبضانی از نوستالژی دائمیِ بهشتهای گُمشده یا از دست رفته همراه با شورِ اُمیدهای ابدیّت خواهانه یی همچون سوشیانس، مسیانیسم*** و مهدویّت گذشته است
نافرجامیِ نسبیِ شکسپیر در قیاس با تأثیر عمیقاً ماندگارِ آثار کلاسیکِ یونان شاید از همین روست که تلفیق درونیِ تراژدی و حماسه را، که روحِ عمومیِ انسانِ معاصر (در هزاره های اخیر) به گمان من است، فراموش کرده یا در بازآفرینی اش ناتوان بوده است
خوانِشِ ایرانیِ "کربلا" از آن جمله رسومی است که باز به باورم، در تلفیقِ جدایی ناپذیر حماسه و تراژدی می گّذَرَد و راز دلنشینی یا تداوم اش، برغم دگرگونه گی های بسیار در اکنافِ جغرافیا و دگردیسی های ژرف در تاریخِ فرهنگیِ ایران زمین، در همین است. می اندیشم که اگر ماجرای خونینِ مسجدِ کوفه نبود، فرزند ابوطالب برای ایرانیان "علی" نمی شد
و می پندارم که مدرنیته، یا هر نوع عقلانیتِ بسیار جدید، فراپذیریِ فهمِ این دوئتِ بنیادیِ روح انسانِ هزاره های اخیر را به خوبی داراست اما در بازآفرینیِ آن بسیار ناتوان است
آثار موسیقایی ای همچون این اثرِ بی نظیرِ گروه ونجلیس، همچنان که توکاتای باخ یا کارمینا برونا، و حتّا همچون برخی از اپیزودهای اصلیِ آلبومِ والِ گروه پینک فلوید نیز در گمان من از این دست هستند؛
!تراژیک اپیک
!حماسه ضامنِ تراژدی است و همزمان نیز مضمونِ آن
و این اجرا، که من آن را به هر حال نوعی بالت می دانم، به خوبی هر دو وجه همزمانِ تراژدی و حماسه را بیان و بشکُوه و زیبا با موسیقی اش همراهی می کند
.از دوست گرامی ای که این ویدئو را فرستاده اند، بسیار متشکرم
،مهرروز از مهرماه نود و دو
اسمعیل خلیلی
________________________________________________________________
Destiny *
The Unbearable Lightness of Being عنوانِ برگزیدۀ مترجم محترم اثر میلان کوندرا، برای عنوانِ**
en.wikipedia.org/wiki/Messianism***
Additional information:
YouTube link:
http://www.youtube.com/watch?v=_SPRtIImYJg
Performance by Grinchenko brothers, Polish strength dancers.
The publisher, up-loader has written:
So so wonderful‼
Mind's power + determination + human effort, almost incredible